خاطرات یک سمپادی

 

 




tags:
پنج شنبه 16 / 9 / 1391برچسب:, | 1:0 | فرناز جونی |

 

 

 


tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 23:59 | فرناز جونی |

شک ندارم که دیگه 21 دسامبر پایان دنیاست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منم مثل خیلی از شما قبول نداشتم...
اما امروز یه صحنه ای دیدم باور نکردنی...
دختره راحت پارک دوبل کرد!!!!
بندگان خدا برید توبه کنید نشونه از این بالاتر میخواید!


tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:16 | فرناز جونی |

پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او:
نازنینم اَدم....
با تو رازی دارم !..
اندکی پیشتر اَی ..
اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.
... زیر چشمی به خدا می نگریست !..
محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .
نازنینم اَدم!!. قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید !!!..
یاد من باش ... که بس تنهایم !!.
بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ....
من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...
به اندازه عرش ..نه ....نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!
اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت !...
راهی ظلمت پر شور زمین ..
طفلکی بنده غمگین اَدم!..
در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...
زیر لبهای خدا باز شنید ،...
نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...
نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!
نازنینم اَدم .... نبری از یادم ...


tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:15 | فرناز جونی |

 

دانستنیها

.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آیا میدانستید کورش کبیر در زمانهایه قدیم میزیسته
آیا میدانستید پرنده ها پر دارن و اکثر آنها پرواز میکنن
آیا میدانستید جاندارن جان دارن
آیا میدانستید تخم مرغ از مرغ به وجود میاد
آیا میدانستید عمه فرزند داییتون همون مادره شماست
آیا میدانستید طول همان عرض نیست
آیا میدانستید داریوش و ابی با هم فامیل نیستند
آیا میدانستید زنو مرد را از جورابهایشان میتوان تشخیص داد
آیا میدانستید به کسی که دانشگاه میرود میگویند دانشجو
آیا میدانستید خودکار قرمز قرمز مینویسد و خودکار آبی ابی
آیا میدانستید خیلی بیکاری که نشستی داری اینارو میخونی

tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:15 | فرناز جونی |

مامانم اومده کنارم میگه
این همه مطلب میذاری تو اين كوفتي آخر چی بهت میدن؟
منم اشک تو چشمام جم شد گفتم نظــــــــــر
ینی یه همچین آدم احساساتیم من :)))))


tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:12 | فرناز جونی |

وجدانن باید در این بطری های رانی گشادتر میساختن؛

آدم بتونه تهش رو نون بکشه بخوره...:|


tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:11 | فرناز جونی |

مهـــم نیست که مردم یه اسفندی رو چجوری میبینن....

مهــم اینه که خود اسفندی خودشو چجوری میبینه


tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:10 | فرناز جونی |

دنبال فلش مموری می‌گشتم پیداش نمی‌کردم. رفتم آب خوردم برگشتم دیدم کنارl کامپیوترمه الان یه ربعه هی می‌گم «پورشه» بعد می‌رم از اتاق بیرون و آب می‌خورم بر می‌گردم ولی پورشه کنار کامپیوترم نمیاد :|


tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:7 | فرناز جونی |

 

اينا که وقتی يه مشکلی رو که با بدبختی حريفش شدی واسه شون تعريف ميکنی، ميخندن ميگن "ای بابا... خوب به خودم ميگفتی!"
يعنی همچين بزنی دیگه نتونن بلند بشن از جاشون:|

tags:
جمعه 15 / 9 / 1391برچسب:, | 22:3 | فرناز جونی |
Shik Them